vasael.ir

کد خبر: ۱۲۱۵۰
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۰ - 17 November 2018
درس خارج استاد رضائیان| جلسه 27

فقه سیاسی| آیا عالم ملاک دائر مدار بیان مولاست؟

وسائل- ما اساسا نسبت به اقتضای حکم صحبت نمی کنیم بلکه به اعتبار جعل حکم صحبت می کنیم جاعل حکم کیست؟ صاحب حق کیست؟

به گزارش خبر گزاری وسائل درس خارج استاد رضائیان در تاریخ سوم دی ماه 96 برگزار شد در این جلسه ایشان به اقتضا و به اعتبار جعل حکم صحبت شد و اینکه جاعل حکم کیست؟و صاحب حق کیست؟ در ادامه مطالب مورد بحث در جلسه درس استاد تقدیبم خوانندگان می شود.

خلاصه جلسه

سوال اصلی این است که وقتی ما عوالم جعل را ترسیم کردیم، عوالم ثبوتی و عوالم اثباتی، به لحاظ ثبوت که اقتضاء ذاتی دارد یعنی یک جهت دارد که اقتضای حکم است به اقتضای ذاتی حکم این ملاک بررسی می شود و این ملاک در مرتبه سوم یعنی مرتبه انشاء ابراز می شود، آیا می شود مولا جایی ابراز نکند ولی ملاک باشد؟

یک ساحت دیگر این است که ما اساسا نسبت به اقتضای حکم صحبت نکنیم بلکه به اعتبار جعل حکم صحبت می کنیم جاعل حکم کیست؟ صاحب حق کیست؟ معلوم است که خداوند متعال است.

از جهت سوم شروع می کنیم هیچ ساحتی از ساحتهای انسان نیست که خالی از حکم باشد چونکه قبلا حکم را معنا کردیم با این بیان که افعال مکلفین  با توجه به موضوعات خارجی حتما آثاری دارد که مصلحت یا مفسده  ملزمه یا حالات دیگری دارد اینجا فقط در حالت اباحه سوال پیش می آید اباحه شرایط دارد و فقط اثر ندارد. اقتضاء حکم چیست؟

وقتی حق مولا مطلق است همه ساحت ها را در بر می گیرد و در مورد شک اگر من احتیاط کردم به واقع نزدیک ترم این بیان شهید صدر است ولی مشهور قائل به برائت هستند و اقتضای تسلیم مطلق همین است که خداوند حق مطلق است و انسان عین فقر و احتیاج است.

رتبه ها متفاوت است اقتضای رتبه پایین بودن دنیا این است که مشکل داشته باشد دنی و پست است این یک قسمت از جواب است که چون امکان دارد باید بر اساس ادله عقلیه خلق شود از طرفی تجلی رحمت هم باید بالفعل باشد یعنی وجود نازنین پیامبر رحمت هم باید خواست خود ر ا عرضه کند و این تجلی رحمت در همه افعال است.

اصل بحث:

اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا برحمتک یا ارحم الراحمین، سلامتی و تعجیل درظهور امام زمان علیه السلام و شادی روح نبی مکرم اسلام (ص) و امیر المومنین (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) و فاطمه معصومه (س) و امام و شهدا، سه تا صلوات عنایت بفرمایید: اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم.

نکته اول:

سوال اصلی این است که وقتی ما عوالم جعل را ترسیم کردیم، عوالم ثبوتی و عوالم اثباتی، به لحاظ ثبوت که اقتضاء ذاتی دارد یعنی یک جهت دارد که اقتضای حکم است یعنی حکم در جهت اینکه ما به عنوان فقه امامیه قائل به این هستیم که همه احکام تابع مصالح و مفاسد واقعیه است، تمام احکام لحاظش این است که مکلف با نتیجه و آثار دنیویه  و اخرویه  سنچیده می شود و سپس حکم صادر می شود، به اقتضای ذاتی حکم این ملاک بررسی می شود و این ملاک در مرتبه سوم یعنی مرتبه انشاء ابراز می شود، آیا می شود مولا جایی ابراز نکند ولی ملاک باشد؟

این یک وقت فرض است مثلا جلو مولا چیزی گفته بودند ولی مولا تقیه کرده است اما ملاک روشن بوده است آیا در چنین حالتی یعنی بدون جعل مولا در حالی که ملاک روشن است حکم وجوب را از ملاک بگیریم؟

طرح مساله به صورت دیگر

برخی جور دیگری مطرح کرده اند اگر مولا نتوانست بگوید انشاء و بیان او بالفعل نشد برای ما اینجا حکم چیست؟

آیا اساسا ما عالم ملاک را از راه ابراز مولا می فهمیم اگر او بیان داشت ما ملاک را می فهمیم و اگر مولا بیانی نداشت ما می فهمیم که ملاکی نبوده است و این  را فارغ از ادله لفظیه و عقلیه یعنی حجت ظاهر و باطن می فهمیم.

   نکته دوم

یک ساحت دیگر این است که ما اساسا نسبت به اقتضای حکم صحبت نکنیم بلکه به اعتبار جعل حکم صحبت می کنیم جاعل حکم کیست؟ صاحب حق کیست؟ معلوم است که خداوند متعال است.

سوال

در اینجا ساحت های مختلف حکم به اعتبار حق مولا چگونه تعریف می شود؟ به این معنا که  به اقتضای حق مولویت مولا که جاعل حکم است، حق مولا در چه محدوده ای است؟

جاعل حکم حقش مطلق است یعنی بی قید است و در همه ساحت ها حق حکم از آن اوست. آیا ساحتی از ساحت های انسان است که خالی از حکم باشد؟

اما جهت سوم

از جهت سوم شروع می کنیم هیچ ساحتی از ساحتهای انسان نیست که خالی از حکم باشد چونکه قبلا حکم را معنا کردیم با این بیان که افعال مکلفین  با توجه به موضوعات خارجی حتما آثاری دارد که مصلحت یا مفسده  ملزمه یا حالات دیگری دارد اینجا فقط در حالت اباحه سوال پیش می آید اباحه شرایط دارد و فقط اثر ندارد. اقتضاء حکم چیست؟

همه ساحت ها اقتضاء حکم را دارد اما حق حکم مال چه کسی است در مرحله دوم بیان می شد. اباحه حکم است به عدم اثر، اما در عالم دوم که حق مولی است حقی است مطلق و بی قید، همه ساحت های  فعل مکلف مشمول اطلاق حکم می شود و نمی شود گفت در اباحه حکم نیست و الا اطلاق ربوبیت الهی قید می خورد و خدشه دار می شود در اباحه اطلاق و اقتضاء هست ولی چون اثری نیست  حکم به بی اثری می شود.

اگر من جایی شک کنم آیا اینجا شارع مقدس مصلحت یا مفسده ای دارد یا خیر؟ باید از خودم سوال بپرسم اقتضای اطلاق ربوبیت الهی چیست؟ وظیفه چیست؟

وقتی حق مولا مطلق است همه ساحت ها را در بر می گیرد و در مورد شک اگر من احتیاط کردم به واقع نزدیک ترم این بیان شهید صدر است ولی مشهور قائل به برائت هستند و اقتضای تسلیم مطلق همین است که خداوند حق مطلق است و انسان عین فقر و احتیاج است.

جمع بین دو عالم

وقتی عالم اول را به عالم دوم ضمیمه می کنیم عالم اول( عالم اقتضای حکم بود که ثبوت و اثبات داشت) این اقتضاء حکم به ضمیمه حق مطلق الهی آیا نکته جدیدی را برای ما فهم می کند؟

وقتی مولا می خواهد جعل حکم کند یعنی ساحت مکلف را با فعلش بسنجد و خودش این حق را اعمال کند آیا امکان دارد این حق را  در برخی جاها از باب تسهیل عباد بخشیده باشد؟

این احتمال که برخی به تعبیرهای مختلف گفته اند  که حق مطلق را خداوند دارد ولی در برخی موارد  به خاطر رحمت واسعه خودش از این حق مطلق صرف نظر کرده است در دو جهت پاسخ دارد:

1- طبق قاعده ضروری است که هیچ چیزی بی سبب نیست اگر یک جایی اقتضای حکم است برای چه باید از اثر او صرف نظر کند یالاخره یا مصلحت دارد که من باید انجام بدهم یا مفسده دارد که من باید ترک کنم چرا باید صرف نظر کنم؟

پس به اقتضای رحمت عنوان قشنگی است آیا مولا می آید از باب رحمت از مصلحت صرف نظر می کند؟

2- اینکه ما مصلحت های هم عرض و بدیل هم داریم، آیا اگر به خاطر مصلحتی هم عرض این مصلحت موجود خداوند حکم را از این مصلحت برداشت آیا این با اقتضای رحمت الهی و حق مولویت سازگارتر نیست؟

این اقتضایی است بین مراتب رحمت الهی که چطور خداوند نمی دانست در دل ما چیست؟ چگونه گفت و به زبان بیاور و تضرع کن؟چون این تضرع و خواستن برای من مفید است. همین که من بخواهم از خداوند .

یک مثال:

در ادله استخاره مرحوم ابن ادریس و صاحب جواهر و . . . گفته اند استخاره مال خودت است و به دست کس دیگری نباید داد چون در استخاره نوعی تضرع است و این مطلوب شارع است.

اما در مورد جعل احکام هم همین طور است اولا تجلی رحمت خداوند است و ثانیا بالفعل شدن رحمت نبی مکرم اسلام (ص) رحمة للعالمین است او برای کم کردن مشقت امت زحمت کشید اگر از اول خداوند دنیا را با این سختی خلق نمی کرد که البته یک بحث تکوینی است اینطور وجود پیامبر جلوه نمایی نمی کرد.

 تفاوت در رتبه ها

رتبه ها متفاوت است اقتضای رتبه پایین بودن دنیا این است که مشکل داشته باشد دنی و پست است این یک قسمت از جواب است که چون امکان دارد باید بر اساس ادله عقلیه خلق شود از طرفی تجلی رحمت هم باید بالفعل باشد یعنی وجود نازنین پیامبر رحمت هم باید خواست خود ر ا عرضه کند و این تجلی رحمت در همه افعال است.

در آخر عمر مبارک پیامبر رحمت که خیلی نگران بودند آیا خداوند از اول نمی توانست بگوید خیالت راحت باشد من همه را می بخشم اگر اینطور می شد دیگر تجلی رحمتیت پیامبر بالفعل نمی شد باید موضوع به گونه ای باشد تا پیامبر بتواند از خداوند تخفیف بگیرد این یک جهت پاسخ که امتحان نبی بود.

جهت دوم

که از اول خداوند اینطور خلق نمی کرد بر می گرد به همین سوال اول که امتحان الهی بود.

جهت سوم

ظرفیت لحاظ شده برای انسان که مقدمات فلسفی خاصی دارد که چون امکان دارد خداوند او را خلق کند خداوند به اقتضای این می تواند حکم کند ولی از باب رحمت کمتر از ظرفیت حکم می کند مثل امر به مسواک زدن: اولا اشق علی امتی اگر بر امتم سخت نبود واجب می کردم برخی مستحبات خود حکم اقتضای واجب شدن را داشته است اما دلیل مصلحت رحمت باعث شده است تا واجب مستحب بشود.

مثال

مثلا تعداد بالای نمازها مرتفع نشده است بلکه از واجب به صورت مستحب درآمده است لذا مومن در صورتی به جایی میرسد که نوافل را به جا آورد.

زمان حضرت حجت (ع) ظهور تام خواست خداوند است تمام ظرفیت ها عملی می شود آمادگی پذیرش توسط مردم به ظرفیتی می رسند به ایاک نعبد و ایا ک نسییتعین  می رسند آنهم به صورت دسته جمعی همه معصومین بر می گردند و پیامبر تجلی انسان کامل تحقق پیدا می کند.     

السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منا سلام الله ابدا ما بقینا و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین  و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.       

    

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۱۴:۳۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۵۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۲:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۱۰:۳۹